فنای فی الله
حجاب خلقی و تعین و تقید و محدودیت ممکن الوجود وجود دارد و این حدود هیچگاه از ممکن گرفته نخواهد شد حتی در مقام فناء؛ زیرا در مقام فناء هم اینگونه نیست که عبد هلاک بشود، بلکه فنای استهلاک است به این معنا که اینطور نیست فرد که به فناء رسید نابود شود چرا که اگر نابود شود، پس چه کسی به کمال رسیده است؟
اگر بگوییم سالک، فانی شد یعنی معدوم شد و از بین رفت که دیگر این سالک به کمال نرسیده است و نمی توانیم بگوییم این فناء، کمال سالک است و این سالک به کمال رسیده است، چون آن سالک معدوم شده است.
اما اگر بگوییم که سالک به فناء رسیده است، یعنی سالک در حال بالارفتن و کسب کمال و فناء است و بعد از فناء، بقاء پیدا می کند و به صحو بعد از محو می رسد، پس یک موجود متعینی است که بالا می رود و این حالات بر او عارض می شود. مقام فناء، مقام نابود شدن انسان نیست بلکه مقامیست که در حقیقت حجاب های انیت سالک در آن کنار می رود و سالک به مشاهده اسماء و اوصاف الهی می رسد. نفی حجب در اینجا به معنای نفی تعین نیست و در مقام فناء نیز تعین موجود است.
🔸استاد محمدمهدی مهندسی (ره)